قصد داشتم در این پست به مزایای برنامه نویسی بپردازم.
اینکه داشتن تفکر الگوریتمی در کنار مسائل کاری چقدر میتونه به ما در حل چالش های زندگی کمک کنه و زیبایی هایی که همه ازش میگن و درآمد و بازار کار و امکان مهاجرت و … براتون بگم. اما !!!!!
به نظر من مسیر زندگی آدمها چیز بسیار ارزشمندی هست و تغییر مسیر انسان ها میتونه تجربه زندگی شخص رو بطور کامل دگرگون کنه.
اگر من حرفی بزنم یا تبلیغاتی کنم که باعث بشه اشخاص بگن خب امکان مهاجرت و حقوق سالانه بالاتر از قشر عادی جامعه و … که مسائل خوبی هستن و بر این پایه و اساس تصمیم بگیره شغل برنامهنویسی رو برای زندگیش انتخاب کنه، مسیر زندگیش به طور کل از هر شخص دیگه ای که میتونست بشه عوض میشه.
بر همین مبنا، تصمیم گرفتم حرفی نزنم تا باعث شه مسیر زندگی کسی رو تغییر بدم چون این مسئله بسیار برای من موضوع حساسی هست.
کسانی باید در این باره حرف بزنن که بسیار تحقیق کردن و صاحب نظر هستند.
بنابراین از نوشتن چیزایی که میخواستم در ستایش برنامه نویسی بگم صرفنظر کردم و از گفتن مزایا و معایب خودداری میکنم.
حرفی نمیزنم که بتونه در تصمیم شما اثر بذاره و خواهش میکنم هرچقدر میتونید اطلاعات بدست بیارید و از افراد مطلع پرسش کنید.
از افراد مختلف تجربیاتشون رو بپرسید و درنهایت بدور از تعصب و یا جو، با چشم و ذهن باز و هوشیار تصمیم بگیرید.
برای اینکه خیلی در یافتن تجربیات تنهاتون نذارم، ارجاعتون میدم خاطرات لوکوموتیو از زندگی با برنامه نویسی رو بخونید.
نقل قول از زبان خودش:
«لوکوموتیو» اسم مستعار یه بندهخدای دههشصتی هست که یکسوم عمرش رو آمریکا زندگی و کار کرده (گوگل، استارتآپ، …) و داره تجربیاتش در زمینهی زندگی شخصی، اجتماعی، کاری، مهاجرت، و برنامهنویسی رو جمعآوری میکنه.
نسخه PDF ورژن ۰.۱.۳ (3/27 – 70MB)
من هم تمام تلاشم رو میکنم محتوای خوب برای کسانی که تصمیم به یادگیری گرفتند، تولید کنم و یادگیری شما رو کمی تسهیل کنم.
امیدوارم در این مسیر موفق شوم و شما هم به نتایج دلخواهتون برسید.
به قول جادی، “شاد باشید”
اگه براتون سواله که جادی چه چیز یا چه کسی هست، در جایی مناسب از جادی هم براتون میگم.